جشن نوروز صیاد . مرداد ۱۳۸۵ . روستای سلخ قشم
سفری به یاد ماندنی با مهران . صادق و عبدالحسین
سلامدلم به هوای دریای شهرم تنگ بودن .با غنیمت دریایی و سیاحت در آبهای جنوب به روزم .منتظر حضور سبزت هستم .موفق بشی
سلام حسن عزیز ... خیلی دوست داشتم که بیام ولی متاسفانه درگیر اسباب کشی بودم ... عکس خیلی خوبی شده ... انشاالله سفر های بعدی حتماً میام ... موفق باشی.
سلامیه جورایی میشه تو عکس گرما رو احساس کرد. یا شرجی زیاد.اون نفر آخر که واسه خودش راحت دراز کشیدهموفق و پیروز باشید.
دمت خیلی گرم این یعنی زندگی
سلام حسن جان خسته نباشی .تو عکست اینقدر شادی و سرزندگی بود که خستگی رو از تنم بیرون کرد.خیلی عالیه.
چه قدر شور مزه است تن و من و ...
در اون لحظه خیلی دلم می خواست به این بچه ها بپیوندم! اما نمی شد...
سلام حضور زندگی ...و بس«بر مزار بی سنگ...» ...هرمز نو به روز شد
سلام
دلم به هوای دریای شهرم تنگ بودن .
با غنیمت دریایی و سیاحت در آبهای جنوب به روزم .
منتظر حضور سبزت هستم .
موفق بشی
سلام حسن عزیز ... خیلی دوست داشتم که بیام ولی متاسفانه درگیر اسباب کشی بودم ... عکس خیلی خوبی شده ... انشاالله سفر های بعدی حتماً میام ... موفق باشی.
سلام
یه جورایی میشه تو عکس گرما رو احساس کرد. یا شرجی زیاد.
اون نفر آخر که واسه خودش راحت دراز کشیده
موفق و پیروز باشید.
دمت خیلی گرم این یعنی زندگی
سلام حسن جان خسته نباشی .تو عکست اینقدر شادی و سرزندگی بود که خستگی رو از تنم بیرون کرد.خیلی عالیه.
چه قدر شور مزه است تن و من و ...
در اون لحظه خیلی دلم می خواست به این بچه ها بپیوندم! اما نمی شد...
سلام
حضور زندگی ...و بس
«بر مزار بی سنگ...» ...هرمز نو به روز شد